محمد حسين جانم
عزيز دلم
تو را در خواب محب الحسين ناميده بودند.
تو در مكتب امام حسين درس عشق خواندي.
هركسي عاشق امام حسين شد،امام حسين عاشقش ميشود.
اگر محب شوي
محبوب ميشوي
تو با معشوق معامله كردي و گفتي :همه چيزم را ميدهم و همه چيز بدست آوردي.
تو در دانشگاه بزرگ عشق،عاشق خدا شدي و دكتراي عشق گرفتي.
گفته اند حكايت نويس نباشيد
چنان كنيد كه از شما حكايت كنند
تو قصه و حكايت آفريدي
زندگي تو در اين عالم يك قصه و حكايت زيبا شد
قصه اي كه چراغ هدايتي براي نسل جوان باشد
قصه اي هشيار سازد
قصه اي خواب آورد
در جهان هر داستاني را حسابي ديگر است
دیگر تنها نیستيم، خیالت را داريم
خیالی که متعلق به ما است !
و ما را در غم و شادی تنها نمی گذارد
با ما زندگی می کند و غصه ها می خورد
نمیدانی شب ها در گوشه ای از اتاق با خیالت خلوتی داریم ..
صدايت در گوشمان ميپيچد
يادت در ذهنمان جولان ميدهد
می نشینیم کنار هم و مدام از تو می گوییم ..
و دیوار های این خانه جوانه می زنند
و خیالت را پرستش می کنند!
تو را باید فراوان دوست داشت و رها نکرد ،همچو آرزوهایمان !
ما با خیالت تا آسمان ها پرواز کرده ايم
بی هیچ بالی
می دانيم تو در ما زنده اي
و عشق تو در ما تا ابد زنده خواهد ماند!
محمدم!
زينب نازنينم!
چهل روز از عروج غريبانه ي شما گذشت
و چه سخت گذشت….
غمي عجيب در سينه مان داريم
با اينكه حضورتان را كنارمان احساس ميكنيم ،
با شما حرف ميزنيم و از شما در خواست كمك مي كنيم ،ولي باز غم فقدان تان ،غمي بس سنگين است
محمد جان!
ياد آن خوابي مي افتم كه در موردت ديدند و توصيه كردي “زيبايي هايش رو ببينيد”
چقدر سخت است در اين شرايط زيبايي را ديدن
با خود فكر ميكنم زيبايي هاي اين حادثه چه ميتواند باشد؟
پروردگار عالم بهترين بنده هايش رو از ما گرفته است(معصوم و پاك در محضر خدا حاضرند و در آرامش ابدي اند)
ولي براي ما چه زيبايي در اين غم و فقدان بزرگ وجود دارد؟
خدا عاشق ماست
از روي عشق به ما سختي ميدهد(چه سختي جانگاهي)😔
اگر اين سختي را بپذيريم و به مقام رضا برسيم …..
انساني كه به مقام رضا برسد،محبوب خدا ميشود
چه معامله سخت و جانگاهي است
ولي در معامله با خدا كسي ضرر نميكند
“جور معشوق را مثل مهرش دوست بدار”😔