دلنوشته ها در سایت فارسی استفاده شوند

بنام او

محمدحسین عزیز؛

این نامه را برای تو مینویسم

برای تویی که برادر کوچک اما بزرگ مردی عالِم بودی

برای تویی که وفاتت همچون حیاتت مظلومانه بود

یادم نمی رود آن درد دل های غریبانت را که از سختی مهاجرت و تنهایی میگفتی و تصدیق کردی پیام مرا در زمان مهاجرتم که ما بنده انتخاب هایمان هستیم

بلی

به حق که تو بنده انتخابت بودی

بنده آرمانهایت

آرمانهایی برای خدمت به جامعه ای جهانی

سختی ها را به جان خریدی، طعنه ها را به دل پذیرفتی اما دست از تلاش برنداشتی

تو نه تنها برای خانوادت فرزندی برومند، باتقوا و مهربان بودی، و نه فقط برای دوستان هم دوره ای ات در نیکان دوستی وفادار، پشتیبان و هم صحبت، بلکه حتی برای دوستانت در کانادا یک مردی سخت کوش، خنده رو و پر انرژی بودی و حتی برای منی که شاید به قدر انگشتان دو دست در کنار هم بوده ایم یک حجت بودی

کاش بشود پیام های دوستانت در کانادا را که برایت در فیس بوک نوشته اند بلند خواند و به جوانان ایران گفت که می شود

می شود در حالی که هنوز ربع قرن از عمرت سر نرسیده باشد، به قدری اثر گذار باشی که مرز ها را بربایی

سن نشناسی و از هر راهی برای خدمت به مردم و مهربانی به آنان استفاده کنی

دقیقا سال پیش بود، همین روزها، که دیدارمان بعد از سالها در کالیفرنیا آمریکا تازه شد

آمده بودی تا بازهم مرز های موفقیتت را گسترده تر کنی و من خوشحال از این افتخار تا دانشگاه استنفورد مشایعتت کردم

قول و قرارهایمان را گذاشتیم

گفتی برادر، تورنتو آمدی ما را فراموش نکن

اما نشد …

تمام شد هر آنچه تو آرزو کردی و هر آنچه من از تو دیدم

اما یادت از یادمان نمی رود

تا عمر دارم تو در یادم خواهی ماند، به عنوان حجتی از نزد خدا

ماموریتت انجام شد برادر …

این بار من به تو میگویم:

التماس دعا برادر …

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Fill out this field
Fill out this field
Please enter a valid email address.
You need to agree with the terms to proceed